کد مطلب:329517 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:151

زینب (س ) کنار بدن پاره پاره
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

حمید بن مسلم (از سربازان دشمن ) می گوید: به خدا سوگند زینب دختر علی (ع ) را فراموش نمی كنم كه در كنار بدنهای پاره پاره ، ناله و گریه می كرد و با صدای جانسوز و قلب غمبار می گفت :

((وا محمداه صلی علیك ملائكة السّماء هذا حسین مرمل بالدماء، مقطّع الاعضاء و بناتك سبایا...))؛ فریاد ای محمد! درود فرشتگان آسمان بر تو باد، این حسین تو است كه در خون غوطور است ، اعضایش قطع شده ، و دختران تو به عنوان اسیر، عبور داده می شوند...

و در روایت دیگر آمده : سخنان دیگری فرمود، از جمله گفت :

((...هذا حسین مجزور الرّاس من القفا، مسلوب العمامة و الرّداء...بابی المهموم حتی قضی ، بابی العطشان حتی مضی ، بابی من شیبته تقطر بالدماء...))؛ ای جد بزرگوار، این حسین تو است كه سرش را از قفا بریده اند، لباس و عمامه اش را به یغما برده اند، پدرم به فدای آن كسی كه با غمها و داغهای فراوان شهید شد، پدرم به فدای آن تشنه كامی كه با لب تشنه جان داد، پدرم به فدای آن كسی كه قطرات خون از محاسن شریفش می ریزد...

در بعضی از روایات آمده : اهل بیت (ع ) عمر سعد را سوگند دادند آنها را از كنار قتلگاه عبور دهند، تا تجدید عهد با شهدا بنمایند.

راوی می گوید: زینب كبری (س ) به گونه ای روضه خواند و گریه می كرد كه ((فابكت و الله كل عدو و صدیق ))؛ سوگند به خدا هر دوست و دشمن از گریه و گفتار زینب (س ) گریه كرد.(122)

122-بحار الانوار، ج 45، ص 58 و 59